کد مطلب:88657 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:1707

فوائد کم خوری و مضرات پر خوری











1- كم خوری موجب سلامتی و اعتدال جسمی و روحی می شود- چنانكه در ذیل همین فراز از خطبه توضیح دادیم تمام پزشكان بر این باورند كه: از عوامل موثر و مهم در سلامتی جسم كم خوراكی است و عامل بسیاری از سكته ها و مرگهای زودرس پر خوری است، روانشناسان و روانپزشكان نیز یكی از عوامل به هم خوردگی اعتدال روحی و اضطرابات و كسالتها را پر خوری می دانند.

مولی علی (ع) می فرمایند «قله الغذاء كرم النفس و ادوم للصحه»، (كم خوری موجب كرامت نفس و دوام سلامتی است)[1].

در جای دیگر می فرمایند: كسی كه غذایش زیاد شد، سلامتی او كم می شود و سختی و ناراحتی بر نفس او زیاد می گردد[2].

در جای دیگر می فرمایند «من قل طعامه قل آلامه»، (كسی كه غذایش كم شد دردهایش كم می شود)[3].

مرحوم خوئی در جلد 9 شرح خطبه 159، به ده چیز كه فوائد گرسنگی و كم خوری است از احیاءالعلوم غزالی اشاره می كند در فائده نهم درباره صحت بدن و سلامت می گوید: سبب بیماری زیاده خوری و زیاد شدن اخلاط در معده و عروق است.

نقل شده كه سقراط حكیم كم خوراك بود و وقتی در این باره از او سوال شد جواب داد: ان الاكل للحیاه و لیس الحیاه للاكل (خوردن برای زنده ماندن است نه زنده ماندن برای خوردن) (به تعبیر دیگر می خوریم تا زندگی كنیم نه زندگی می كنیم

[صفحه 377]

تا بخوریم).

محدث جزائری در «زهرالربیع» گوید: در حدیثی آمده كه حكیمی نصرانی وارد بر امام صادق (ع) شد و گفت: آیا در كتاب پروردگار شما (قرآن) و در سنت پیامبر (روایات) شما چیزی از طب و پزشكی هست؟ فرمودند: آیا در كتاب پروردگار ما نیست: «كلوا و اشربوا و لا تسرفوا»، بخورید و بیاشامید و اسراف نكنید، و آیا در سنت پیامبر ما نیست: «الاسراف فی الاكل راس كل داء والحمیه منه راس كل دواء»، (اسراف در خوردن سرآمد هر مرض و پرهیز از خوردن سرآمد هر دوائی است)، مرد نصرانی بلند شد و گفت: به خدا قسم كتاب پروردگار شما و سنت پیامبر شما، از طب جالینوس چیزی را جا نگذاشته (یعنی تمام دستورات جالینوس در همان دو جمله خلاصه شده است).

مرحوم محدث جزائری گوید: از امام صادق (ع) روایت شد كه اگر از اهل قبور سوال شود، سبب مرگ شما چه بود؟ اكثر آنها می گویند: «تخمه» (سنگینی ناشی از خوردن)[4].

یكی از دانشمندان می گفت: روزی سنگ قبرها را خواندم، دیدم اكثر آنها در ماه شوال فوت كرده اند می دانید چرا؟ زیرا بعد از ماه رمضان بدون رویه پر خوری كرده اند و این واقعیتی است گرچه او به شوخی می گفت.

2- كم خوری مایه بیداری و استفاده از فرصتها است- بسیار تجربه شده كه غالب خوابها ناشی از پر خوری است، چه بسیار فعالیتها و مطالعه ها و كسب و كارها و استفاده از فرصتها كه با خواب بعد از پر خوری از بین می رود، چه بسیار عبادتها خصوصا نماز شبها كه با پر خوری سرشب از دست می رود.

بزرگان می گویند: كسی كه سیر خورد، آب زیاد می آشامد و آشامیدن آب زیاد موجب كثرت خواب می شود و در كثرت خواب تلف شدن عمر است كه نفیس ترین

[صفحه 378]

جواهر و سرمایه انسان است كه با آن تجارت كرده و برای آخرتش توشه برمی گیرد.

حضرت مسیح می فرماید: ای بنی اسرائیل غذا را زیاد نكنید زیرا كسی كه غذایش را زیاد كرد خوابش نیز زیاد می گردد[5].

3- كم خوری موجب صفای روح و نشاط روان است- رسول گرامی می فرمایند: «من قل طعمه صح بطنه و صفا قلبه و من كثر طعمه سقم بطنه و قسا قلبه»، (كسی كه غذایش كم شد، شكمش سالم و قلبش با صفا می گردد و كسی كه غذایش زیاد شد، شكمش مریض و قلبش قسی می گردد)[6].

كم خوراكی از چیزهائی است كه اگر خداوند به بنده ای محبت ورزد به او عنایت كند، مولی می فرمایند: «اذا اراد الله سبحانه صلاح عبده الهمه قله الكلام و قله المنام»، (هنگامیكه خداوند سبحان خیر و صلاح بنده اش را خواهد، كمی سخن و كمی غذا و كمی خواب را به او الهام كند)[7].

4- كم خوری موجب عدم اسراف و تبذیر است- بسیاری از پر خوریها باعث اسرافها و تبذیرهاست اگر به اندازه كفاف انسان داشته باشد كه بخورد دیگر چیزی باقی نمی ماند كه به اسراف و تبذیر منجر شود مولی می فرمایند: «قله الاكل من العفاف و كثرته من الاسراف» (كم خوراكی از عفت و پر خوری از موارد اسراف است)[8].

5- كم خوری زاینده حكمت و دانش در قلب است- رسول گرامی می فرمایند: «القلب ینتحل الحكمه عند خلو البطن، البطن یمج من الحكمه عند امتلاء البطن»، (قلب در موقع خالی بودن شكم دارای حكمت و دانش می شود،

[صفحه 379]

قلب خالی از حكمت می شود در وقتی كه شكم پر می شود)[9].

در بعضی روایات دارد، كه حتی اگر شكم از چیزهای مباح و حلال پر شود، قلب از تشخیص صلاح و فساد خود باز مانده و كور می شود، یعنی اثر وضعی پر خوری این است.

مولی علی (ع) می فرمایند: اذا ملی ء البطن من المباح عمی القلب عن الصلاح (هنگامی كه شكم از مباح پر میشود قلب از تشخیص نیك و بد خود و دیدن راه از چاه كور میشود)[10] و كوری قلب یعنی عدم اكتساب معرفت و حكمت زیرا مبدا علم پذیری قلب و دل و روح انسانی است اگر كور شود از كسب علم حقیقی محروم می شود (لا فطنه مع بطنه) فطانت و فهم با شكم پرستی جمع نمی شود[11].

6- كم خوری موجب اسارت نفس و عدم ارتكاب معصیت و عدم هیجان شهوت است- از عوامل كنترل هواهای نفسانی كم خوری و گرسنگی است حتی علمای اخلاق برای كسانی كه هنوز وسیله ازدواج آنها فراهم نشده ولی تحریك می شوند، روزه را توصیه می كنند، سر آن هم روشن است كه روزه موجب عدم تحریك قوای شهوانی و یا كاستن از آن می شود.

مولی می فرمایند: «بهترین یاور بر اسارت نفس و شكستن عادت نفس، گرسنگی كشیدن است»[12].

امام صادق (ع) می فرمایند: هیچ چیز برای قلب مومن زیان بارتر از پر خوری نیست و آن دو چیز به ارث می گذارد قساوت قلب و هیجان شهوت (لیس شی ء اضر لقلب المومن من كثره الاكل و هی مورثه شیئین: قسوه القلب و هیجان الشهوه)[13].

[صفحه 380]

در روایتی از مولی آمده است: «نعم عون المعاصی الشبع» (بهترین یاور بر معاصی، سیری و پرخوری است)[14].

7- كم خوری سبب توفیق در انجام عبادات است.

در كلمات حضرت عیسی به بنی اسرائیل است كه: هر كس پر خوری كند پر خوابی كند و هر كس پر خوابی كند، نماز كم خواند و كسی كه نماز خواند و به عبادت كم مشغول شده نام او جزو غافلین از یاد حق نوشته می شود[15].

در روایت است كه وقتی جبرئیل نزد پیامبر آمده و خزائن دنیا را به او عرضه كرد، تا انتخاب كند و پیامبر از انتخاب آن امتناع كردند، به جبرئیل فرمودند: مرا رها كن، روزی گرسنه و روزی سیر باشم، روزی را كه گرسنه ام به تضرع و سوال از پروردگارم می پردازم و روز سیری را شكر و حمد او گذارم، جبرئیل گفت: وفقت لكل خیر (در این صورت برای هر كار خیری موفق باشی)[16].

8- كم خوری اشتیاق و علاقه ملائكه را به دنبال دارد- رسول گرامی می فرمایند: كسی كه تسبیح و تمجیدش زیاد گردید و طعام و نوشیدنی و خوابش كم شده ملائكه به سوی او اشتیاق و شوق پیدا می كنند (و او را تائید می كنند)[17].

9- كم خوری موجب تداوم حیات قلب و پر خوری موجب میراندن آن است- رسول گرامی فرمودند: «لا تمیتوا القلوب بكثره الطعام و الشراب فان القلب یموت كالزرع اذا كثر علیه الماء»، (قلبها را با زیادی غذا و نوشیدنی نمیرانید، زیرا قلب مثل زراعتی است كه وقتی زیاد آب بر آن رود می میرد[18].

در جای دیگر رسول گرامی فرمودند: قلبهای خود را با كمی خنده و كمی

[صفحه 381]

خوردن زنده كنید و با گرسنگی آن را پاك كنید تا صاف و رقیق شود[19].

از بعضی روایات می توان استفاده كرد كه كم خوری موجب روشنائی نور معرفت در قلب و پر خوری موجب خاموشی آن است، همان نور معرفت فطری كه خداوند برای تشخیص صلاح و فساد در نهاد هر انسانی قرار داده است، در ذیل شماره 5 گفتیم قلب با كم خوری از كسب معرفت و حكمت و دانش باز می ایستد ولی اینجا می گوئیم اگر كار از حد بگذرد قلب می میرد، رسول گرامی فرمودند: لا تشبعوا فیطفی ء نور المعرفه من قلوبكم (شكمها را پر نكنید كه نور معرفت و شناخت از سرزمین قلبهای شما خاموش می شود)[20].

10- كم خوری موجب ورود به مقامات عالی و ملكوت آسمانها و زمین و در مقابل پر خوری مانع آن است- رسول خدا فرمودند: «لا یدخل ملكوت السموات و الارض من ملابطنه» (كسی كه شكمش را پر كرد، داخل ملكوت آسمانها و زمین نمی شود)[21] كنایه از این كه ترقی نخواهد كرد.

11- كم خوری مایه نزول رحمت خداوندی و پر خوری مایه غضب الهی و دوری از خداوند و رحمت اوست.

امام باقر (ع) فرمودند: «ما من شی ء ابغض الی الله من بطن مملو»، (هیچ چیزی نزد خداوند مبغوضتر از شكم پر نیست)[22] شبیه به این روایت كه به جای «مملو»، «ملان» دارد، نیز از رسول گرامی رسیده است[23].

در روایتی دیگر امام باقر (ع) فرمودند: «ابعد الخلق من الله اذا ما امتلا بطنه»،

[صفحه 382]

(هنگامی كه شكم كسی پر شود، در این لحظه دورترین مخلوق به خداوند است)[24].

12- كم خوری موجب رقت قلب و تاثیر موعظه در آن می گردد.

در روایتی از رسول اسلام آمده: «ایاكم و فضول المطعم فانه یسم القلب بالفضله و یبطی ء بالجوارح عن الطاعه و یصم الهمم عن سماع الموعظه»، (بپرهیزید از پر خوری و زیادی غذا زیرا قلب با زیادی غذا متاثر و مسموم می شود، و در جوارح از طاعت خدا كند می گردد و همتها از شنیدن موعظه سنگینی می كند)[25].

13- كم خوری مایه اندیشه و فكر مستقیم و صحیح می گردد و پر خوری موجب حماقت و نادانی و عدم تفكر صحیح و سلیم است.

لقمان به فرزندش گفت: ای فرزند من هنگامی كه معده پر شد، تفكر به خواب می رود و حكمت و دانش لال می شود (و قدرت راهنمائی و روشنائی ندارد) و اعضاء و جوارح از عبادت باز می ماند[26].

مولی نیز فرمودند: «من اقتصد فی اكله كثرت صحته و صلحت فكرته»، (كسی كه میانه روی در خوردن پیشه كند سلامتی او افزون و فكرش نیك می گردد)[27].

14- كم خوری مایه ی حال دعا و مناجات و راز و نیاز است و پر خوری میراننده این حال- این مسئله شاید به تجربه ثابت شده چه بسا كسانی اراده می كنند شب جمعه مشغول دعا و راز و نیاز باشند ولی در اثر پر خوری حال دعا به آنها دست نمی دهد، بلكه آنچه به آنها دست می دهد حالت خواب و چرت است.

چه بسا شیطان انسان را به وسیله ی پرخوری از مشغول شدن به عبادت و حال انابه باز می دارد، در حدیثی آمده كه گفتگوئی بین حضرت یحیی و شیطان در گرفت.

[صفحه 383]

طبق آن حدیث حضرت یحیی به شیطان گفت این چیزهائی كه به تو آویزان است چیست؟ گفت: اینها وسیله ی شهواتی است كه فرزندان آدم را با آنها مشغول می كنم حضرت فرمود آیا از اینها چیزی برای من هم هست؟ گفت: بله؟ چه بسا می شود كه سیر غذا می خوری و تو را مشغول می كنیم و از نماز و ذكر باز می داریم.

حضرت گفت: قسم به خدا كه دیگر شكم خود را از غذا پر نكنم، شیطان نیز گفت قسم به خدا كه هرگز مسلمانی را نصیحت نكنم (كه راه فرار را یاد گیرد)!

سپس امام جعفر صادق (ع) نیز فرمودند كه به خدا قسم بر گردن جعفر و آل او است كه شكمهایشان را هرگز پر از طعام نكنند و به خدا قسم بر گردن جعفر و آل جعفر است كه عملی هرگز برای دنیا انجام ندهند.[28].

15- كم خوری موجب بقاء ورع و تقوی و پر خوری موجب فساد تقوی و مایه طغیان است.

مولی علی (ع) می فرمایند: «ادمان الشبع یورث الاشر ویفسد الورع»، تداوم پر خوری، موجب طغیان و سركشی و فاسد كردن پرهیزكاری است.[29].

در جای دیگر فرمودند: «بئس قرین الورع الشبع»، پر خوری و سیری، بد همنشینی برای پرهیزكاری است.[30].

16- كم خوری و گرسنگی موجب سیری در قیامت و پر خوری مایه ی گرسنگی در قیامت است.

رسول اكرم در روایتی می فرمایند: «طوبی لمن طوی و جاع اولئك الذین یشبعون یوم القیامه»، خوشا به حال كسی كه دامنه ی خوردن را جمع كند و گرسنگی

[صفحه 384]

كشد، آنها كسانی هستند كه روز قیامت سیر هستند.[31].

در روایتی دیگر آمده است: «اكثر الناس شبعا اكثرهم جوعا یوم القیامه»، كسانی كه بیشتر سیر هستند، روز قیامت بیشتر گرسنه اند.[32].

17- كم خوری و گرسنگی سبب لذت بردن از طعام است به خلاف پر خوری.

به تجربه اثبات شده كه اگر انسان گرسنه باشد، همیشه با اشتها است و غذا به دهان او طعم می كند، ولی اگر سیر باشد و بخواهد چیزی خورد آنقدر احساس لذت نمی كند لذا لقمه های آخر انسان كه در حال سیری است، لذتی مانند لقمه های اول را ندارد.

18- انسانی كه كم خوراك است و خود را گرسنه نگاه می دارد به یاد گرسنگی فقراء و مساكین نیز هست، وقتی درد گرسنگی را كشید، درد گرسنگان را احساس می كند و انگیزه ای بر یاری آنها و دعوت آنها بر سر سفره و اطعام كردن آنها می شود به خلاف فرد سیر و پر خوری كه بی درد است و احساس رنج و درد گرسنگان را ندارد.

به همین جهت بود كه وقتی به حضرت یوسف گفتند: چرا گرسنگی می كشی، در حالی كه كلید خزینه های زمین در دست تو است و خزانه دار پادشاه مصر هستی؟ گفت: «اخاف ان اشبع فانسی الجائع»، (می ترسم از این كه سیر باشم و گرسنه را فراموش كنم).[33].

19- كم خوری مایه كم موونه بودن است كسی كه عادت بر كم خوری دارد غذای كم و مال محقری او را كفایت می كند به خلاف كسی كه شكم پرستی كرده و

[صفحه 385]

خود را بر آن عادت داده است كه هر روز و شب او طلبكار اوست، او را می كشد به جائی كه به مال مردم طمع كند و او را یا به كسب حرام می كشد كه عقاب دارد، یا به حلال می كشد كه حساب دارد.

20- كم خوری و گرسنگی باعث مصونیت روان آدمی از نفوذ شیطان است.

رسول گرامی فرمودند: «ان الشیطان یجری من ابن آدم جری الدم فی العروق فضیقوا مجاریه بالجوع»، شیطان در درون فرزند آدم به جریان می افتد مثل جریان خون در رگها، پس راه های او را با گرسنگی ببندید![34].

با گرسنگی می توان قسمت عمده ای از وساوس آن را كنترل كرد، قوه غضبیه و شهویه كه از اركان لشكر او هستند، با كم خوراكی تا حدی قابل تعدیل هستند.

این بیست ثمره بود كه ذكر كردیم و غزالی در احیاءالعلوم به ده تا از اینها اشاره كرده است كه مرحوم خوئی در ذیل خطبه ی 159، جلد 9 آنها را آورده است.[35].

[صفحه 387]


صفحه 377، 378، 379، 380، 381، 382، 383، 384، 385، 387.








    1. غررالحكم.
    2. مستدرك، جلد 3، صفحه 81.
    3. غررالحكم.
    4. شرح خوئی، جلد 9، صفحه 399.
    5. تنبیه الخواطر، صفحه 38.
    6. تنبیه الخواطر، صفحه 38 و در همان مدرك، صفحه 456 نیز «صح بدنه... و سقم بدنه» دارد.
    7. مستدرك، جلد 3، صفحه 61.
    8. تنبیه الخواطر، صفحه 81.
    9. تنبیه الخواطر- میزان الحكمه، جلد 1، صفحه 118.
    10. غررالحكم.
    11. غررالحكم (در روایتی دیگر می فرماید: لا تجتمع الفطنه و البطنه) مستدرك، جلد 3، صفحه 82.
    12. مستدرك، جلد 3، صفحه 81.
    13. مستدرك، جلد 3، صفحه 80.
    14. غررالحكم.
    15. تنبیه الخواطر، صفحه 38.
    16. شرح خوئی، جلد 9، صفحه 397.
    17. تنبیه الخواطر، صفحه 356.
    18. تنبیه الخواطر، صفحه 38، و مستدرك، جلد 3، صفحه 80.
    19. شرح خوئی جلد 9، صفحه 397.
    20. مستدرك، جلد 3، صفحه 81.
    21. تنبیه الخواطر، صفحه 81.
    22. مستدرك، جلد 3، صفحه 80.
    23. مستدرك، جلد 3، صفحه 80.
    24. مستدرك، جلد 3، صفحه 80.
    25. بحار، جلد 72، صفحه 99، و جلد 77، صفحه 182.
    26. شرح خوئی، جلد 9، صفحه 397.
    27. غررالحكم.
    28. وسائل، جلد 16، صفحه ی 607- مستدرك، جلد 3، صفحه 81.
    29. غررالحكم.
    30. غررالحكم.
    31. مستدرك، جلد 3، صفحه 80.
    32. شرح خوئی، جلد 9، صفحه ی 398.
    33. شرح خوئی، جلد 9، صفحه ی 398. (اكثر روایات این فراز را صاحب میزان الحكمه، در جلد 1، ماده (اكل) صفحه 116 تا 126 آورده است).
    34. شرح خوئی، جلد 9، صفحه ی 398.
    35. احیاءالعلوم، جلد 3، صفحه 84.